صفحه اصلی تماس با ما عناوین مطالب پروفایل قالب سبز | ||
|
مرگ من با زایشم آغاز شد زندگانی بهر من یک راز شد
جز سیاهی دیده ام چیزی ندید تا که آغوشش به گیتی باز شد
ساز هستی هر طرف شوری فکند وین نوا در گوش من ناساز شد
راه خوشبختی که راهی راست بود در بر اندیشه ام یک ماز شد
زندگی افسانه ی آه من است مرگ من با زایشم آغاز شد
نظرات شما عزیزان: برچسبها: شعر فارسی [ شنبه 6 اسفند 1390
] [ ] [ شایان مهرستا (شب) ] |
|